تأثير موسيقي در ورزش

ورزش به عنوان يك وسله ضروري براي حل بسياري از تقابل هاي موجود با توصعه و صلح در جهت دستيابي به اهداف هزاره كمك مي كند. .رزش در تمامي اشكال فعاليت جسماني به آمادگي جسماني ، سلامت رواني و عقلاني و تقابل هاي متفاوت اجتماعي كمك مي كند. اين امر شامل بازي هاي جهاني ، بومي و سنتي ، تفريحات و ورزش هاي رقابتي يا انگيزشي سازمان يافته اتلاق مي شود.

 

فصل دوم

تأثير موسيقي هنگام ورزش كردن بر كودكان

تأثير موسيقي هنگام ورزش كردن بركودكان (بازي)

موسيقي مي تواند يك عامل محرك براي ما در هر لحظه از زندگي باشد. در ابتدا ما نمي توانيم سبك خاصي را به كودكانمان تحميل كنيم ولي پيشنهاد ما اين است كه از موسيقي هايي كه محرك هاي خوبي هستند در هنگام ورزش كردن استفاده كنيم. به عنوان مثال سبك TECHNO سبك خوبي براي اين كار مي باشد. چرااين سبك از موسيقي را پيشنهاد مي كنيم؟

زيرا شدت و سرعت TEMPO اين سبك ناخود آگاه ما را در به حركت در مي آورد و اين حركات را اگرما فرم و نظم خاصي به آنها دهيم حركات فرميك و يا ورزشي مي توانيم نامگذاري كنيم كه تعداد آنها و فرم صحيحشان بايد مشخص باشد تا انرژي زيادي از ما هدر نرود و خستگي بعد از اين حركات به جاي شادابي براي ما باقي نماند. اگر هر روز صبح در كتار فرزندانمان ورزش كنيم و آ«ها را به اين امر عادت دهيم كه فقط روزانه با موزيك 30 دقيقه ورزش كنند به از يك مدت سيستم بدن به اين برنامه روزانه عادت مي كند و اين عادات موجب سلامتي بدن مي شود كه در آينده آن شخص نشان داده مي شود. صبح ها از موسيقي كودكانمان استفاده كنيم و حص حاكم بر فضايي كه آ«ها دوست دارند را برايشان ايجاد كنيم ، اگر ما بتوانيم ورزش را در اين برنامه روزانه قرار دهيم يك برنامه تقريباً كامل را  براي آنها درست كرده ايم.

بازي بويژه در نزد كودكان به هرگونه فعاليت بدني مفرح و گروهي اتلاق مي شود كه اغلب بدون ساختاري خاص و فارغ از قولنين است.

 تفريح

تفريح از بازي سازمان يافته تر است و در حالت عمومي منحصر به فعاليت هاي بدني در اوقات فراغت مي شود. ورزش از تفريح هم تفريح هم سازمان يافته تر بوده و قواعد و ضوابتي دارد و به شكل مسابقه برگزار ميشود. شايان ذكر است بازي ، تفريح جسماني و ورزش همگي فعاليتهايي هستند كه آزادانه براي لذت و شادماني انتخاب ميشوند.

فوايد مشاركت در ورزش

مشاركت در ورزش فوايد جسماني بارزي دارد و باعث افزايش توان مردم براي زندگي طولاني و سالم ، ارتقاء سلامتي ، افزايش اميد به زندگي و كاهش احتمالي بيماريهاي مهمي از جمله بيماريهاي قلبي ، ديابت و سرطان هاي خاص مي شود. ورزش داراي فوايد اجتماعي رواني بسياري از قبيل ترويج همگرايي اجتماعي ، آموزش روشها ، مكانيسم هاي پيروز شدن و نيز كاهش افسردگي مي باشد.

ورزش به مشابه فرهنگ

ورزش به مشابه فرهنگ است و هنر بخش مهمي از فرهنگ و شكوه و ماندگاري آن را ميسازد. هنر ورزش را مجسم مي سازد و با جذابيت هنري مردم بيشتر به ورزش جذب ميشوند و جشنواره هاي ورزشي توام با موسيقي و ساير هنرها و آداب و رسوم و فرهنگ ملتها نقش مهمي در تعامل بين فرهنگ ها و مبادلات فرهنگي ايفا مي كند.

فصل سوم

ورزش و موسيقي

ورزش و موسيقي

در مورد ورزش و موسيقي سابقه آن بيشتر به بازي هاي بومي ، محلي و سنتي و رقصهاي آييني باز مي گردد و در همه اعصار ما شاهد ارتباط تنگا تنگ بين ورزش و موسيقي و هنر يوده ايم. در فرهنگ ايراني بويژه در شكل ورزش باستاني آميخته با هنر و ادب و موسيقي بوده است و ضرب مرشد ريتم ورزش را شكل داده است و ورزش كاران با ضرب مرشد به وجد آمده و در جهت تقويت قواي جسمي و روحي خود كوشيده اند. ورزش باستاني به عنوان ميراث فرهنگي مشترك ما و مردم منطقه است. ورزش باستاني در افغانستان به ضرب و ميل معروف است. اين ورزش در افغانستان علاوه بر ضرب با سازهاي محلي ديگري اجرا ميشود. در كشتي هاي محلي باچوخه در خراسان و كشتي سنتي در گيلان و يا مراسم چوب بازي در استان فارس همواره شاهد آميختگي فعاليت هاي ورزشي با موسيقي از گذشته هاي دور در كشورمان بوده ايم.

پژوهش و موسيقي

پژوهش ها نشان مي دهد كه ورزش كاران از شنيدن موسيقي در هين انجام ورزش و حركات ورزشي و تمرينات فيزيكي لذت مي برند. خواه اين موسيقي با شور و حال زياد باشد ويا يك نوع موسيقي آرام ، بسياري مواقع مشاهده مي شود و ورزش كاران در طول انجام حركات تمريني و ورزشي از گوشي هاي واكمن صداي آنرا مي شنوند. شنيدن موسيقي برايشان رضايت بخش و آرامش دهنده است. بسياري از ورزشكاران بر اين باورند كه موسيقي در دستيابي به آرامش و راحتي آنان (ريلكسيشنRelaxation) به آنها كمك مي كند. همانگونه كه در تمرينات ايروبيك ويا هوازي مدرن شاهد هستيم اين تمرينات با استفاده از ريتم هاي مناسب و لازم براي بازدهي يك نواخت در عملكرد ورزشي مؤثر است. نظير چنين برنامه هايي را مي توانيد روزانه در برنامه هاي صبح گاهي و نرمش صبح گاهي تلوزيون مشاهده نماييد.

موسيقي سرعت ورزشكاران و كيفت بازده آنهارا ارتقاء مي دهد

برخي براين باورند در يك جلسه تمريني با موسيقي سرعت ورزشكاران و كيفيت بازده آنها ارتقاء پيدا مي كند. سوال اينجاست آيا موسيقي واقعاً تا اين حد سودمند است؟ به منظور اثبات اين موضع يكتيم پژوهشي در دانشگاه ايالت Southern Connecticut تحقيقي را بر روي 12 نفر از اعضاي تيم بسكتبال پسران اين دانشكده شروع كردند.

در اين آزمايش نمونه ها مي بايست روي تردميل به قدري بدوند تا با صرف و تحليل انرژي آنها سرعت قلبشان نهايتاً به حدود 90-85 درصد در سه حالت مختلف برسد.

در اولين حالت : ورزشكاران به موسيقي شاد و پر تحرك و شلوغ راك گوش كردند.

در حالت دوم : ورزشماران به صداي محيطي كه در آن مسابقه بسكتبال برگزار مي شود گوش دادند.

در حالت سوم : هيچ نوع موسيقي و صدايي پخش نشد.

نتيجه : در حالت اول كه ورزشكاران به موسيقي شاد و پر تحرك گوش مي دهند موجب مي شود نيرو و توانايي آنها افزايش يافته و راحت تر مسير نا هموار را بدوند.

به هرحال ، در هر سه حالت فوق ، انرژي و توان مصرفي و سرعت فعاليت ثلب يكسان بوده است و اين وضعيت نشان دهنده اين است كه موسيقي احساس فشار را راحت تر و يا ميزان استرس عروق قلبي را كاهش نمي دهد.

با اين حال مدت زماني كه ورزش كاران مي توانستند در حين گوش دادن به موسيقي شاد و پر تحرك روي تردميل بمانند و به دويدن ادامه دهند حدود 4 دقيقه بيشتر زماني بود كه به هيچ نوع موسيقي گوش نمي دادند اين تأثير موسيقي از نظر آماري آن چنان واضح نبوده ، مگر زماني كه اين نوع آزمايش از ميان تعداد زيادي از ورزش كاران گرفته شود.

فصل چهارم

موسيقي طول مدت تمرين و استقامت را افزايش مي دهد

موسيقي طول مدت تمرين و استقامت را افزايش مي دهد

موسيقي شاد و پر تحرك و شلوغ تأثير فيزيولوژيكي ظاهري روي ورزش كار ندارد ، اين طور به نظر مي رسد كه طول مدت تمرين و استقامت را افزايش مي دهد و احتمالاً در ورزش كاران احساس توانايي و قدرت بيشتري بوجود مي آورد و موجب مي شود تا به تحليل انرژي و نيروي خود توجه نكنند.

قابل ذكر است آزمايشي متناقص با مورد نام برده شده در Connecticut در دانشگاهNewcastle استراليا انجام شد كه نتيجه اين آزمايش حاكي از آن بود كه موسيقي مي تواند ميزان فعاليت عروق قلبي را افزايش دهد وليكن لزوما ً موجب افزايش تناسب حركات ظاهري و استقامت نمي شود.

پژوهش دانشگاه Newcastle استراليا

آزمايشي كه در دانشگاه Newcastle انجام شد در يك دوره ده ساله بر روي تأثيرات موسيقي بر فعاليت هاي فيزيكي انجام شد. بررسي ها حاكي از آن بود كه موسيقي شاد و تند موجب موارد زير گرديد:

1- ميزان خريد را در يك سوپر ماركت افزايش داد.

2- سرعت جويدن آدامس را در ميان مشتريان يك كافه تريا افزايش داد.

3- وضعيت ظاهري و حركتي كودكان آسيب ديده ذهني را بهبود بخشيد.

4- ميزان فعاليت در اتاق طراحي معماري را افزايش داد.

مطالعات محدودي در زمينه اين موضوع كه «آيا موسيقي بربهبود اجراي ورزشكاران تأثير ميگذارد؟» انجام شده است. در دانشگاه Newcastle آزمايش ديگري بر روي 20 نفر از دانشجويان آن دانشگاه انجام شد كه به موسيقي پر ضرب راك كه توسط گروهي به نام Underworld ضبط شده است گوش دادند. در اين پژوهش دانشجويان هنگامي كه يه موسيقي شاد و پر تحرك گوش مي دادند مي بايست عمل بشين  پاشو را به صورت قدرتي در زمان سي ثانيه انجام دهند.

گروه 20 نفره دوم قبل از 30 ثانيه بشين و پاشو فقط تصور ذهني داشتند و هيچ نوع موسيقي براي آنها پخش نشد.

نتيجه اين تحقيق نشان داده است كه نتيجه عملكرد گروه اول بهتر بوده است.

تحقيقاتدر دانشگاه Newcastle نشان مي دهد كه موسيقي مي تواند تأثير آرام بخشي قبل از انجام حركات فيزيكي و مصرف انرژي داشته باشد ، همچنين زماني كه با تصور ذهني منناسبي همراه شود ، تأثير تحريك كننده اي بر فعاليت سيستم عروق قلبي خواهد داشت.

بهر حوال شواهد و مدارك محكم معدودي وجود دارد كه هنگامي كه ورزشكاران قبل از انجام حركات ورزشي به موسيقي گوش فرا دهند اثرات آرام كننده و يا بشاش كننده آن موجب ترفيع و افزايش كيفيت نمايش ها و حركات ظاهري مي شود.

تحقيق جديد در دانشگاه Connecticut اثبات كرده كه چنانچه در طول زمان انجام تمرين و ورزش ورزشكار به موسيقي گوش دهد كيفيت بازدهي كار آن بالا مي رود. ورزشكاراني كه در طول انجام تمرينات در يك جلسه ورزش به موسيقي گوش مي دهند نهايتا ً در مسير درستي درستي قرار مي گيرند.

موسيقي ايراني مجموعه اي غني از ملودي هاي باستاني

در مورد موسيقي ايراني باستاني بايستس اشاره كرد اين موسيقي به مجموعه بسيار غني از ملوديهاي باستاني ايران اتلاق مي شود كه خواستگاه آن فرهنگ و تمدن سرزمين ايران بوده است. اين ملوديها از دير باز و از كهن ترين ادوار تاريخي حداقل 3500 سال قبل از ميلاد به روش سينه به سينه به طور فرهنگ شفاهي از نسلي به نسل ديگر منتقل شده است در جريان اين انتقال از تحولات اجتماعي سياسي و اقتصادي زمان خود تأثير پذيرفته است.

در اواخر دوران قاجارتوسط خاندان فراهاني علي اكبر فراهاني و پسرانش ميرزا عبد الله و ميرزا حسين قلي موسيقي ايراني سازمان دهي و بر اساس پيوند هم خانوادگي و ملاحظات فني در قالب هفت دستگاه و پنج آواز و تعداد زيادي گوشه (200 الي 400) تحت عنوان رديف تدوين شده است. اين رديف با عنوان رديف سازي بنام راويان خود مثل ميرزا عبد الله ، ميرزا حسين قلي  ، موسي خان معروف و علي اكبر شهنازي شناخته مي شود كه اصلي ترين اپراتور آموزش موسيقي ايراني محسوب مي گردد. موسيقي ايراني به معناي واقعي در اصل موسيقي است كه در شكل بديع و خلاق برگرفته و ملحم از رديف بوسيله هنرمندان ناب و راستين اجرا و توليد مي شود.(سنت و موسيقي ايراني ــ عين الله مسيب زاده)

فصل پنجم

ضرورت تدوين و معرفي علمي موسيقي زورخانه اي

ضرورت تدوين و معرفي علمي موسيقي زورخانه اي

يكي از نيازهاي موجود ورزش كشور با توجه به شكل گيري فدراسيون بين اللمللي ورزش باستاني موضوع استاندارد سازي ورزش باستاني است و در اين خصوص لازم است اساتيد و هنر مندان موسيقي ايراني در خصوص تدوين و معرفي علمي موسيقي زور خانه اي اقدام نمايند و پژوهش در اين زمينه يكي از نيازهاي مهم خواهد بود كه در اين خصوص از همكاري هنرمندان استقبال مي نماييم.

موسيقي درماني : موسيقي درماني چيست؟

در يونان قديم ارتباط نزديكي بين موسيقي و شفا وجود داشت. اين همبستگي به يكي از خدايان يونان (آپولو) شخصيت و شكل داده است. آپولو هم خداي موسيقي و هم خداي طب بود. يونانيان معتقد بودند كه امراض نتيجه هارموني در وجود فرد است و موسيقي با قدرت روحي و اخلاقي خود مي تواند با برگرداندن هراموني و نظم در بدن سلامتي را براي فرد مورد استفاده به ارمغان آورد. پژوهش هاي انجام شده نشان مي دهد كه غده تالاموس به عنوان مهمترين غده در مغز انسان محركهاي صوتي را به وسيله سيستم هاي عصبي دريافت ئ در كنار حافظه و تخيل به آنها پاسخ مي دهد. غده هيپوفيز نيز از غده تالاموس فرمان دريافت مي كند به محرك هاي صوتي موزون پاسخ مي دهد ، موجب بروز ترشحاتي مي شود كه نتيجه آن آزاد سازي ماده آرام بخش به نام آندروفين خواهد بود. با توجه به اينكه مهمترين اثر ماده مزبور تسكين درد در انسان است به سادگي مي توان به ارزش موسيقي درماني كه عملا ً موجبات آزاد سازي ماده آندروفين كه علاوه بر تسكين دردموجبات انبسات و شادي را در انسان فراهم مي سازد پي برد. تحقيقاتي كه توسط كولن در سال 1992 در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان (سنت جرج) لندن صورت گرفته نشان مي دهد كه موسيقي به ميزان قابل توجهي در تسكين و تقليل وضعيت بحراني بيماران كه در بخش آي ـ سي ـ يو بستري بوده اند تأثير داشته است. زيرا ثابت شده است كه سيستم اعصاب انسان به محركهاي موزيكال پاسخ مثبت مي دهد. موسيقي درماني يك فرآيند فعال است در موسيقي درماني ما انتظار داريم كه موسيقي ما دربر گرفته و در تمام وجودمان جريان پيدا كند.

يادتان باشد كه از قوه تخيل مغز استفاده كنيد . به خاطر داشته باشيد: « انرژي در پي انديشه مي آيد» هرجا كه فكر باشد انرژي هم وجود دارد. براي بهتر گوش دادن به موسيقي دو مطلب را به خاطر بسپاريد:

1- صداي موسيقي در حدي باشد كه شما با آن راحت هستيد.

2- خودتان را تسليم موسيقي كنيد.

در اينجا به كاربرد مواردي چند از موسيقي درماني اشاره مي شود:

كاربرد موسيقي درماني براي كمك به افراد عقب مانده با حركات ريتميك موزيكال مي توان مهارت در هماهنگي هاي حركتي را بهبود بخشيد، اشعار آوازهاي مخصوص را مي توان نوشت كه از طريق آن مراحل و روشهاي مهارتهاي خود ياري مثل لباس پوشيدن و مسواك زدن را ياد بگيرند و به خاطر بسپارند موزيك تراپيستها براي اينكه برنامه هاي درماني و روش هاي موثر جريان ايجاد كنند بايد برنامه ريزي دقيقي را به كار گيرند.

جريان برنامه ريزي شامل 4 مرحله كلي است:

1- تعريف مشكل درمانجو يا زمينه نياز آن (سنجش)

2- فراهم كردن هدفي براي درمانجو كه به رفع مشكل يا نياز او كمك مي كند.

3- برنامه ريزي مناسب فعاليتهاي موزيكي.

4- تكميل روش ها و فعاليت ها و ارزشيابي واكنش هاي درمانجو.

مشاهدات و تجربيات اخير نشان داده است كه كاربرد موسيقي در درمان ناتواني هاي يادگيري اشخاصي كه آسيب هاي بينايي يا آسيبهاي گفتاري دارند مورد استفاده قرار مي گيرند.

تكنيك شناخته شده ، درمان آوازي ملوديك

اين تكنيك در اوايل دهه هفتاد ميلادي به عنوان يك روش ترميمي براي بخشي از مسائل گفتاري بزرگسالان زبان پريش به وجود آمده است. در اين روش جملات كوتاه در نمونه هاي ساده آهنگين با آواز خوانده مي شود. به موازاتي كه بيماران عبارات و جملات را ياد مي گيرند آهنگ ها كمرنگ تر و محو مي شوند اين روش بر پايه اين نظريه قرار گرفته كه وقتي نيم كره سمت چپ آسيب مي بيند مي توان به وسيله اغراق در آواز (ريتم ، با تاكيد بيان كردند و جملات ملوديك) با كمك نيم كره راست مغز تكلم را كمك ، تحريك و تسهيل كرد.

فصل ششم

كاربرد موسيقي درماني در درمان بهتر معلوليت هاي ارتوپدي

كاربرد موسيقي درماني در درمان بهتر معلوليت هاي ارتوپدي

بنابر نظر (رودنبرگ) 1982 از موسيقي مي توان در چند منظور درماني براي معلولين ارتوپدي استفاده كرد:

1-    كاهش حواس پرتي

2-  رهايي از تنش ها و حساسيت هاي شديد

3- تقويت تمرين هاي عضلاني

4-  افزايش احساس ارزش شخصي

فعاليت هاي مختلف موسيقي درماني مي تواند جهت بهبود وضعيت مفاصل و ماهيچه ها و افزايش هماهنگي حركات آنها كمك كرد. مثلا ً نواختن سازهاي انتخاب شده با شيوه هاي مخصوص مي تواند تحرك و استقامت مفاصل را افزايش دهد و با هماهنگي قسمت هايي از بدن را بهبود بخشد. مثلا ً نواختن پيانو براي حركت و خم كردن و كشش انگشت ها و از ريتم سازها براي افزايش دامنه حركات و منبعي براي الگو هاي حركتي. از نواختن ساز دهني براي كنترل بهتر دستها و هماهنگي آن با دهان و تقويت ظرفيت هاي حياتي مي توان استفاده كرد. يكي ديگر از اين منافع يادگيري نواختن ساز براي معلولين ، احساس كاميابي و رضايت است. نواختن ساز احساس ارزش شخصي را افزايش مي دهد و اگر به صورت گروهي نواخته شود ، رشد اجتماعي شان تقويت نخواهد شد.

 كاربرد موسيقي درماني در درمان سالمندان

سالمندي معلولا ً با درجاتي از زوال كاركرد جسمي و ذهني همراه است. كه اين درجات در افراد مختلف متفاوت است. بيشتر افراد مسن خصوصا ً آنهايي كه در خانه هاي سالمندان مشكل پزشكي مانند بيماريهاي قلبي ، ديابت ، سرطان و يا فشار خون دارند. به علاوه عده اي نيز به دلايل عاطفي دچار افسردگي و تنهايي مي شوند.

موسيقي درماني مي تواند در زمينه تقويت كاركرد جسمي و روحي اين افراد موثر واقع شود. به عنوان مثال موسيقي همراه با تمرينات و ورزش هاي روزانه مي توان احساس دردي را كه دائما ً توام با اين ورزش هاست از ذهن دور ساخته و يا انگيزه و محرك لازم را براي شركت در انجام اين قبيل ورزشها و فعاليت هاي حركتي فراهم كرد. دست زدن نشاط انگيز و موسيقي ريتميك مي تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف كند ، اعتماد به نفس او را افزايش داده و انرژي مثبت را در اينگونه افراد تقويت كند. مهم است به خاطر بسپاريم كه موسيقي مورد علاقه سالمندان مانند ديگر اقشار مردم دامنه وسيعي دارد. علاقه آنها متناسب سنشان تغيير مي كند. معمولا ً افراد مسن به آهنگهاي معروفي كه در دوران جواني حوالي سنين 18 تا 25 سالگي گوش مي دادند ، علاقه نشان مي دهند.